نتایج جستجوی عبارت «مدرسه‌ شهید مصطفی خمینی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حاجی آقا خرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در چهاردهمین روز از آبان سال ۱۳۰۳ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی رایحه وجود کودکی زیبا محیط پائیز زده خانه را بهاری و با عطر وجود خود، عطرآگین کرد. نام او را حاجی‌آقا نهادند. آن دوران مصادف بود با نخست‌وزیری رضاخان و استعمار انگلستان بر ایران. حاجی‌آقا به‌آرامی بزرگ شد و با گوشت و پوست خود ظلم و بیداد پهلوی را لمس کرد. در ۱۳۴۲/۳/۱۵ با انقلاب اسلامی همدل شد و در سال‌های ۱۳۵۶ و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید یعقوب امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد يعقوب اميني »
ان ا لله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه. خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است. به نام خدایی که در کلیه کارهای خیر مرا راهنمایی کرده و از اعمال و کارهای زشت مرا باز می دارد. به نام خدایی که انسانها را با اخلاق و صفات نیک و بد به وجود آورد. به نام خدایی که خیر و شر را به انسان الهام کرد. ای خداوند بزرگ قادر متعال! سپاست...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید محمد علی روستانژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمد علي روستانژاد »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون.1 مپندارید کسانی که در راه خدا نبرد می‌کنند مرده‌اند، بلکه آنها زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. ملت خداجوی ایران: سلام، همچنان که تا امروز در خط امام بوده‌اید و امام را یاری کرده‌اید، هرگز یک لحظه از جبهه و جنگ غافل نشوید که دشمن خود فروخته به شرق و غرب، دنبال فرصت می‌گردد. شما باید این فرصت را با فرستادن فرزندان شجاعتان...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حبیب کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حبيب کردگاري »
بسم الله الرحمن الرحیم لا‌حول و لا‌قوه الا بالله العلی العظیم فاستقم کما امرت و من تاب معک خدایا، پروردگارا، معبودا، هستی‌بخش، جهان آفرین، بنام تو. بنام تو و برای تو که ما هیچیم و هر چه هست تویی، خدایا! قدرت مطلق تویی ما همه فانی هستیم و ملک وجود از آن توست، بارالها! ما همه از بین رفتنی هستیم، آنچه پایدار است تویی. ما از توئیم و بسوی تو در حرکت، « انا لله و انا الیه راجعون». خدایا! بندگان صالحت عزم...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
بسم الله الرحمن الرحیم از اینکه چند روزی زیاد شوق نوشتن دارم لکن التهابات و شوق و اشتیاق و بعضی اوقات وسوسه‌های شیطان که خداوند لعنتش کند (که پناه می‌برم به خدا) نمی‌گذارد که چیزی بنویسم. دارم دق می‌کنم. دوست دارم حرفهای بسیاری که با برادران عزیزم در سپاه دارم و داشته‌ام را بزنم. دوست دارم که با آنها مثل همیشه درد دل کنم. اینکه مدت زیادی، نزدیک چهار سال آزار و اذیتشان کرده‌ام و شاید دلخوری و غیبت...
شهدا سال 65 -شعری از شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
بر سنگ مزارم بنویسید آشفته‌دلی خفته در این خلوت خاموش آنجا بنویسید که او زاده غم بود آزاده ز غم‌های جهان، گشته فراموش بر سنگ مزارم بنویسید که او عاشق غم بود، سراپوش آنجا بنویسید که او محنت و غم بود حالا عزم ملکی مرده کفن‌پوش بر سنگ مزارم بنویسید آزاده دلی خفته در این خانه آغوش آنجا بنویسید غمش عزت دل بود حالا شده سری از این برج جهان پوش بر سنگ مزارم بنویسید افسرده سری خفته در این پهنه بی‌هوش آنجا بنویسید که دل عرش خدا بود زیرا که بنای دل...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا پارسا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشم‌هایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دست‌هایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونین‌شهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشم‌ها، دست‌ها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اسحاق ولی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسحاق ولي زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم این چند کلمه وصیتنامه را برای چندمین بار می‌نویسم. با کمال صحت و سلامتی جسمی و روحی این جانب اسحاق ولی‌زاده فرزند ابراهیم، شماره شناسنامه 10، صادره از مشکان نی‌ریز. بنده در حدود هشتاد هزار تومان بدهکارم که تمام آن در دفتر حساب بنده نوشته شده و خانواده بنده از آن کاملاً باخبرند و اول از اموال بنده بدهی مرا بدهید و بپردازید. وکیل و وصی من خود همسرم است تا بچه‌ها کبیر شوند انشاءالله....
شهدا سال 65 -از دست نوشته های شهید سعید مافی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
اگر روزی بر کنار قبرم ای دوست و ای مادر! رسیدی، بر تن صد چاک و خونین من نظر کن و با این نظر بدان که جز خدا نخواستم. در جای دیگر، از فراق مولایش حسین(ع) می‌گوید: آنکس که همه جان بفدایش می‌نمایند آن حسین(ع) مظلوم کجاست؟ کجاست؟ ای حسین(ع) من! نورعین من، کجائی؟ کجائی؟ جانم به فدایت، ای آبروی اسلام و قرآن! کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ خطاب به مادر می‌گوید: مادر، زندگی‌ام برای توست، وجودم از توست، مادر نمی‌توانم با زبانم...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید کرامت میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد کرامت ميرشکاري »
آنگاه‌که گریه‌های اولین او در فضای خانه پیچید، عطر دل‌انگیز بهاری را در فضای روستا پراکند. ۱۳۴۶/۳/۱ بود که در روستای تنگ‌حنا از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین غنچه وجود کرامت شکفت. از کودکی بسیار کنجکاو و جستجوگر بود. گاهی جستجوگری و کنجکاوی باعث دردسر و گرفتاری برای وی می‌شد. شش‌ساله بود که راهی دبستان جهاد تم‌شولی شد و تا سال چهارم ابتدایی به تحصیل پرداخت. بروز پاره‌ای مشکل او را مجبور به...